تاریخ دریافت: ۰۸/۰۷/1401 – تاریخ پذیرش: ۱۵/۱۰/1401
ساره سیاحی*
دانشجوی دکتری تخصصی پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
طراحی لباس مانند هنرهای تجسمی از شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه تأثیر میپذیرد و بر آن نیز اثر میگذارد. از اواخر قرن نوزدهم و با ظهور جنبشهای متعدد، میتوان شاهد تأثیرپذیری دنیای مُد از هنرهای تجسمی و اثربخشی این دو حوزه بر روی یکدیگر بود و نمونههای کثیری از این اثرگذاری را بر روی آثار هنرمندان و طراحان مطرح لباس این دوره مشاهده کرد. به عنوان مثال، در این قرن سبک آرت نوو که طی سالهای 1890 تا جنگ جهانی اول به وجود آمد که بعدها در کالکشن بهار برند دیور در سال 1998 استفاده شد و سبب تحولی نوین در ساختار لباسهای زنان آن دوره گشت.
به دنبال آن، در قرن بیستم نیز جنبشهایی چون پاپ آرت، آپ آرت، سورئالیسم و بسیاری از جنبشهای مطرح هنرهای زیبا بر نوع پوشش و طراحیهای برندهای بینالمللی تأثیر گذاشتند. در این قرن، پس از تحولاتی که در نحوه نگریستن به هنر و آثار هنری پدید آمد و نیز انقلاب زیباییشناختی، میتوان شاهد ظهور هنر مفهومی بود. در شرایطی که جامعه مدرنیته تلاش میکرد تا از پوسته خود خارج شود، به دنبال شکل جدیدی از هنر بود که در این راستا، بازگشت به محتوا راهکاری برای هنرمندان محسوب میشد. بنبستی که هنرهای تجسمی غرب در سبک مینیمالیسم به آن رسیده بود، در سال 1965 در امریکا و اروپا منجر به پیدایش هنر مفهومی شد. به عبارت دیگر، هنر مفهومی را میتوان سرآغاز هنر پست مدرن دانست. سل لویت نظریهپرداز هنر مفهومی معتقد بود که «ایده یا مفهوم مهمترین بخش کار است». به معنایی دیگر، فکر و ایده هنرمند مهم است، نه ابزار مورد استفاده او؛ و اینکه یک اثر هنری چه شکلی باشد، خیلی اهمیتی ندارد.
* sareh.sayahi@gmail.com