تاریخ دریافت: 25/03/1401- تاریخ پذیرش: 25/04/1401
سهیلا نجم
دكتراي تئاتر و هنرهاي نمايشي، دانشگاه سوربن، پاريس، فرانسه.
مصطفی انور
کارشناسی ارشد، کارگردانی نمایش، دانشگاه کمال الملک، نوشهر، ایران.
چکیده
رابرت (باب) ویلسون در۱۹۴۴درتگزاس به دنیا آمد و تا سن ۱۷سالگی لال بود، او نمایشی را بنیان نهاد که دارای دو مشخصۀ مهم و بارز است: الف- مدت زمان اجرای آن بسیار طولانی و غیر متداول است. ب- کلام در آن یا اصلاً وجود ندارد و یا اگر هست نقش همیشگی خود را ازدست داده است و به جای آن، افکتهای تجسمی، صحنۀ نمایش را تحت تسلط خود درآوردهاند. ویلسون با تکیه بر عناصر اجرایی آثار خویش، معتقد است که انسانها احساسهای خود را در دو سطح به ثبت میرسانند: در پردۀ برونی و در پردۀ درونی. آنچه آگاهانه مشاهده میشود بر پردۀ برونی به ثبت میرسد؛ حال آنکه رویاها و خاطرات بر پردۀ درونی ثبت میگردد. کلام، حرکت، موسیقی، نورپردازی و طراحی صحنه زیربنای آثار او را شکل داده است و تمام آنچه که در آثار وی جستجو میکنیم، حاصل ارتباطی است که بین این عناصر شکل یافته است. کارهای او بدون داستان، بدون شخصیتپردازی و بدون دیالوگ است. در صحنه، تنها حرکت، آهنگ، خطوط، گوشهها، رنگها و سایهروشنها را میبینیم و میشنویم. پردهها و نورها در جریان زمان در حال تغییر و حرکت هستند. یکی از جنبههای مهم کار ویلسون زیبایی بصری آثار اوست که در استفاده از فضا و حرکت و دیدگاه قوی معماری، نوآورانه عمل میکند. نورپردازی نیز نقش مهم و فعالی در آثارش دارد. صدا و زبان لایه مهم دیگری است که در استفاده از آن، ابتکار قابل توجهی به خرج داده است. روش پژوهشی (در اینجا) کیفی با رویکردی توصیفی و تحلیلی است و بر اساس مطالعات کتابخانهای و جمعآوری اطلاعات مکتوب انجام شده است. مسئلۀ اصلی پژوهش واکاوی ارتباط عناصر اجرایی و تداوم روایت داستانی در آثار ویلسون است. در ادامه رویکرد شخصی او نیز به عنوان عاملی که از آن الهام می گیرد، مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
واژگان کلیدی: رابرت ویلسون، حرکت، موسیقی، کلام، نورپردازی، روایت داستانی، نمایشنامه