نقد روانکاوانه بهمن محصص با تکیه بر رساله روانکاوی لئوناردو داوینچی

 

نقد روانکاوانه بهمن محصص با تکیه بر رساله روانکاوی لئوناردو داوینچی

تاریخ دریافت: 1401/09/15 – تاریخ پذیرش: 1401/12/25

غزل حیدری*
کارشناس ارشد پژوهش هنر، دانشگاه هنر تهران، تهران، ایران.

کامبیز موسوی اقدم**
استادیار دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه هنر تهران، ایران.

چکیده

بهمن محصص، هنرمند معاصری است که برای حیات بخشیدن به آثارش راه هم عصرانش را نپیمود و زبانی نو برای خلق آثارش خلق نمود. فیگور‌های بی دست و پایش همواره منتقدان را به خود فرا‌‌‌ می‌خوانند. انسان‌های اختۀ آثار او، گرچه در صورت فاقد اجزای بسیار بودند، اما همگی با دهان‌های گشوده و فریاد‌های خاموش‌شان بیماران روان‌رنجوری را به ذهن متبادر می‌کنند که عاجزانه علم روانکاوی را به مدد فرا می‌خوانند. هنرمند محبوب‌ترین اثرش فی‌فی از خوشحالی زوزه می‌کشد را با محبوب‌ترین اثر داوینچی، مونالیزا قیاس کرده، یادآور می‌شود که هر دو، اثر محبوب‌شان را در سراسر عمر به همراه داشته و عزیز شمارده‌اند.

امروزه نقد روانکاوانه یکی از روش‌های نقد برای درک بهتر هنرمند و آثار هنری محسوب می‌شود و می‌دانیم که نخستین بار، به علت علاقه زیگموند فروید به هنر و ادبیات، هم زمان با رشد نظریه روانکاوی توسط خود وی شکل گرفته است. فروید در سال 1910م و در رساله روانکاوی لئوناردو داوینچی برای نخستین بار به مطالعه روان هنرمند و تاثیر ناخودآگاه و تجربیات دوران کودکی بر شکل‌گیری مشهورترین اثر وی، مونالیزا می‌پردازد. وی با بررسی یکی از خاطرات اولیه دوران کودکی لئوناردو و بسط آن در بستر اسطوره، زبان‌شناسی و نماد‌شناسی در می‌یابد که لبخند مونالیزا ریشه در خاطرات اولیه او با مادر دارد که در آثار دیگر وی نیز قابل ردیابی است.

پرسش از امکان دریافت وجوه مشابه در ناخودآگاه بهمن محصص و ظهور آن در آثارش که مرتبط با رابطه او با مادرش در دوره‌های آغازین بوده است پژوهشگر را بر آن داشت تا با پای نهادن در جای پای باقی مانده از پدر روانکاوی و دنبال نمودن اطلاعات بر جای مانده از بهمن محصص در مصاحبه‌ها و مستند‌ها، قرابت‌های متعدد میان حیات روانی این دو هنرمند را یافته و به تحلیل دقیق‌تر آن‌ها بپردازد. فعالیت‌های گسترده این دو هنرمند در زمینه‌های گوناگون با مفهوم «تصعید» قابل فهم می‌شود و باز‌شناسی «تثبیت» در دوره‌های مختلف رشد (به خصوص دوره دهانی) در هنرمند و تطبیق آن با شاخصه‌های فیگور‌های بهمن محصص سبب می‌شود تا فی‌فی را در ارتباط پیشا‌ادیپی وی با مادر به شمار آوریم و یا حتی به عنوان نمادی از مادر (غیر) به رسمیت شماریم.

واژگان کلیدی: نقد روانکاوانه، بهمن محصص، زیگموند فروید، لئوناردو داوینچی، تصعید، فی‌فی، مونالیزا.

 

* qazalheidari69@gmail.com

cmaghdam@yahoo.com

همچنین ببینید

بازنگری پست دراماتیک اینشتین روی ساحل – صحنه قطار ساخته رابرت ویلسون

  بازنگری پست دراماتیک اینشتین روی ساحل – صحنه قطار ساخته رابرت ویلسون تاریخ دریافت: …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *