مطالعۀ نمود آزادی و تنهایی اگزیستانسیال در آلبوم بداهه نوازی گریۀ بید اثر محمدرضا لطفی

فاطمه گلین‌مقدم[1]

دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.

محمدرضا عزیزی[2]

کاندیدای دکتری تخصصی پژوهش هنر، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران.

 

چکیده

موسیقی ایرانی1 از جمله نظام‌های موسیقایی است که بداهه‌پردازی در آن نقش به‌سزایی دارد. بداهه‌پردازی در موسیقی به‌گونه‌ای اجرا می‌شود که علاوه بر چهارچوب و ویژگی‌های این نوع موسیقی؛ یعنی توجه به ردیف و دستگاه موسیقی ایرانی2، بافت زندگی اجراگر، تجربة زیسته و آموخته و دریافت‌های شخصی‌اش در خلق اثر هنری تأثیرگذار است. مسئله‌ای که نظام فکری اگزیستانسیالیسم بیش از باقی مکاتب فلسفی، به آن پرداخته است. بداهه‌پردازی از این حیث که تماما تحت قواعد نظام خود عمل نمی‌کند، با آزادی و از این منظر که به تفرد و برداشت‌های منحصربه‌فرد و شخصی افراد می‌پردازد، با تنهایی در ارتباط است. اصالت و تقدم وجود بر ماهیت دغدغة اصلی اگزیستانسیالیسم است که در مفهومی تحت عنوان «بازی در هنر» مطرح می­شود. بازی عملی لحظه­محور و بی­واسطه که قوانین و ماهیت­های زندگی را کنار می­زند و با اصل زندگی و انسان بودن مواجه می­شود. این پژوهش به‌ روش تاریخی ـ تحلیلی و مطالعة کتابخانه‌ای و اسنادی به بررسی اثری بداهه از محمدرضا لطفی [آلبوم گریه بید] با رویکرد اگزیستانسیالیسم می‌پردازد و قصد دارد نمودهایی از این نگرش فلسفی را در آن بیابد. در نتیجة این پژوهش دریافتیم که آموخته­ها، فرهنگ تاریخی، ویژگی­های شخصیتی و دیگر ارکان هویتی هنرمند در اجرای بداهه­اش نمود دارد و این­ها به نوعی بیانگر آزادی و تنهایی اگزیستانسیال اوست. همان آزادی که مسئولیت­پذیری را به همراه دارد و همان تنهایی که امکان همبستگی افراد را از حدی بیشتر ناممکن می­سازد.

 

کلیدواژه‌ها: اگزیستانسیالیسم، موسیقی، تنهایی، آزادی، محمدرضا لطفی، ژان پل سارتر.

[1] . fatemegm1997@gmail.com

[2] . maazizi4321@gmail.com

همچنین ببینید

مطالعة مفهوم بازیافتن هویت در سینمای اریک رومر (مطالعه موردی: پرتوی سبز)

امیرحسین طبیبی[1] دانشجوی کارشناسی ادبیات نمایشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز. تهران، ایران بهنام …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *