محمّدرضا عزیزی
دانشجویِ دکترایِ تخصّصیِ پژوهش هنر، دانشگاه آزاد اسلامی، واحدِ علوم و تحقیقات تهران، ایران.
دکتر پویا سرایی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
چکیده
در اندیشه سهروردی، واژه زيبايي به حُسن تعبير می شود كه به جمال و كمال اشاره دارد، پس هر چه در نهايت كمال قرار دارد، زیباست. الگوهاي زیبا شناختی كه سهروردی در ساختار حُسن و عشق معرفي می كند، به مفهوم خيال باز می گردند. با در نظر گرفتن عالم خیال به عنوان يكی از عوالم چندگانه هستي و قوای انساني و مظهر دانستن قوه متخيله برای صور خيالی در عالم خيال و وجود رابطه قهر و محبت ميان مراتب مختلف هستی، بازتاب صور معلقه آن عالم در روح هنرمند را می تواند معياری برای كشف ريشه های متعالی هنر اسلامی معرفی كند. اگر عالم خيال نبود و يا اگر بود و صرفاً به مثابه حافظه و نيروي بايگانی، نقش ايفا می كرد، هيچ يک از انحاء هنر صورت نمی بست، هيچ اثر هنری ای شكل نمی گرفت و ديگر زبان دارای رمز و استعاره نبود و ادبيات شعری نیز پديد نمی آمد. با این تفاسیر، هنرمند در این معنا به سانِ یک سالک اشراقی با اشراق در قوۀ خیال متّصل خود به سوی قوۀ منفصل حرکت کرده و با راه یافتن به به عالم مثال نغمات و تصاویر مثالی را در جهت خلق اثر هنری به کار می بندد. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این پرسش بود که عالم خیال چه نقش و جایگاهی در جمال شناسیِ شیخ اشراق دارد؟ روش انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی نظری و از منظر شیوۀ انجام، توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات نیز به شیوه کتابخانهای بهدست آمد.
واژگان كليدي: عالم خیال، سهروردی، جمال شناسی.