مطالعه‌ای بر جایگاه مخاطب در آثار هنرمندان پیشگام مینیمالیست در دهه 1960 میلادی

تاریخ دریافت: ۰۴/۱۰/1401 – تاریخ پذیرش: ۱5/۱۰/1401

مریم ساکی‌زاده*
کارشناس ارشد ارتباط تصویری، دانشکده هنر دانشگاه شاهد تهران، تهران، ایران.

 

چکیده

جریان‌های نوین هنری دهه 1960 میلادی با هدف به چالش کشیدن اصول زیبایی‌شناسی هنر مدرن پدید آمدند. در این میان جنبش هنری مینیمالیسم در واکنش به نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی سر برآورد. مینیمالیسم نقش بسزایی در گذر هنر از مدرنیسم به پست‌مدرنیسم ایفا کرد و بنیان‌های تازه‌ای را بنا نهاد. هنرمندمحوری از مؤلفه‌های هنر مدرن، یکی از اصولی بود که این جنبش آن را به چالش کشید و آن را به مخاطب‌محوری سوق داد. مخاطب که در هنر مدرن جایگاهی نداشت، نقشش در هنر مینیمال تغییر پیدا کرد و به‌عنوان منبع و سرچشمه ادراک در نظر گرفته شد؛ از این‌ رو، اشیاء هنری با تمرکز بر تجربه و درک ملموس از آثار خلق گردیدند. با توجه به مخاطب‌محور بودن اشیاء مینیمالیستی و اهمیت حضور واقعی تماشاگر در برابر آثار، این نوشتار با هدف شناخت مبانی نظری و رویکرد هنرمندان مینیمالیسم در توجه و تمرکز بر حضور مخاطب در آثارشان نگاشته شده است. این مقاله با روش توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه‌ای، در پی پاسخ به این سؤالات است: آیا دیدگاه و رویکرد فلسفی در ورای آثار مینیمالیستی در توجه به حضور مستقیم و مشارکت مخاطب در آثار وجود داشته است؟ هنرمندان پیشگام مینیمالیست قصد داشتند مخاطب در مواجهه با آثارشان به چه آگاهی برسد؟ نتایج بیانگر آن است که اهمیت حضور مخاطب در آثار مینیمالیستی مرهون رابطه نظری این جنبش با آراء پدیدارشناسی فیلسوف فرانسوی، موریس مرلوپونتی، است و دیگر اینکه، تجربه بدنی مخاطب در پیرامون چیدمان‌های مینیمالیستی، ارتقاء سطح آگاهی فرد را نسبت به فضا و خودش در پی دارد.

واژگان کلیدی: هنر مینیمالیسم، مخاطب، موریس مرلوپونتی، دهه 1960 میلادی، هنر پست‌مدرن.

* sakizadehm@gmail.com

همچنین ببینید

زیبایی‌شناسی عصب‌محور فضاهای معماری

تاریخ دریافت: ۲۳/۱۰/1401 – تاریخ پذیرش: ۰۱/۱۱/1401 آنجان چاترجی[1]، الکس کوبرن[2]، آدام واینبرگر[3] مترجم و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *