نوع مقاله:مقاله پژوهشی
نویسندگان
فرشته پایدار نوبخت
دانشجویِ دکتری پژوهش هنر، دانشگاهِ آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
چکیده
این مقاله بر آن است تا با تکیه بر نظریۀ ترامتنیت ژرار ژنت، به برّرسیِ روابطِ میانمتنی در الگویِ روایت فیلم نامۀ چریکۀ تارا بپردازد. سؤال اصلی این است که اسطوره، تاریخ و واقعیّت به مثابة نظامهای زبانی، چگونه به آگاهی ما شکل میدهند. به بیانی، تجربۀ انسان از واقعیّتهای زندگی روزمره، به چه شکلی در رابطه با سایر نظامهای زبانیِ غیرکلامی و صوری قرار میگیرد. همچنین فهم ما با چه الگویی درگیر این نظامها است. به نظر میرسد نوعی ارتباط مفهومی مبنای فهم عمیق انسان از وقایع روزمره است که نگارش تخیّلی و صوری دارد. یافتههای این پژوهش نشان میدهند که الگوهای فهم انسان از امور و پدیدهها، غالباً در فضایی انتزاعی، هندسی و نامتقارن رخ میدهند. این فضایِ هندسی نتیجۀ روابط غیر همعرض میان واقعیّت و تصویر واقعیّت است و بنابراین از تصادم سه محورِ اصلی، شامل واقعیّت (تجربۀ حال)، تاریخ (تجربۀ گذشته) و اسطوره (حافظه) است که تجربههایِ فردی و جمعی انسانها را به یکدیگر پیوند میزند. روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است و اطلاعات به شکل کتابخانهای جمعآوری و نمونهکاوی شدهاند
کلید واژه ها
ترامتن، فضای معنایی، ژرار ژنت، چریکۀ تارا، بهرام بیضایی.