مروری بر نظریات فارابی، ابنسینا، خیام و اخوانالصفا، دربارة ساختار مدال و فواصل موسیقی
مسعود پورقریب[1]
دانشجوی دکتری تخصصیِ رشتهی پژوهش هنر، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشکدهی عمران، معماری و هنر، تهران، ایران.
چکیده
مقالة پیش رو، مطالعهای است کوتاه در باب نگاه مُدال به موسیقی فواصلِ آن، توسط دانشمندان ذکر شده در عنوان مقاله و همینطور گروه اخوانالصفا. نگارنده تلاش کرده است بهطور مختصر، یافتههای این دانشمندان جامعالعلوم و اخوانالصفا را از منابع معتبر کتابخانهای استخراج و به ترتیب تاریخی ذکر کند. گفتنی است فارابی، ابنسینا و خیام نگاهی کاملا علمی به موسیقی داشته و نظریات یونانیان پیرامون ارتباط نسبتهای موسیقی به نجوم را غیرعلمی میدانند. از سوی دیگر، فارابی و خیام جدای از نسبتهای فیزیکیِ صوت که عامل خوشصدایی یا بدصداییِ موسیقی هستند، حس زیباییشناسی را نیز که عامل پذیرش برخی نسبتهای موسیقیِ ایرانی بهعنوان فواصل مطبوع هستند، رد نمیکنند؛ اما ابنسینا از آنجایی که ظاهرا اهل عملِ موسیقی نبوده است، وارد چنین مقولهای نشده است. مورد جالبتوجهی که در بخش سوم آورده شده است، فواصل برخی ذیالاربعهای خیام است که توسط سپنتا با فواصل موسیقیهای دستگاهیِ اجرا شده توسط استادان موسیقیِ دورة قاجار مقایسه شدهاند و نتیجة آن، کشفِ شباهت در برخی فواصل دستگاههای موسیقیِ امروزی ایران با موسیقیِ ایرانِ قرن چهارم هجری قمری است که مصادف با دوران زندگی خیام و حکومت سلسلة سلجوقیان است؛ اما اخوانالصفا برخلاف دانشمندان ذکر شده، نگاهی فلسفی- مذهبی به موسیقی دارند، نسبت فواصل و اوتار و نغمات را به حرکت کُرات و نجوم و اصول اربعة طبیعت ربط میدهند و همزمان اعتقاد به زدودن خرافات در مطالب خود دارند.
کلیدواژهها: فارابی، ابنسینا، خیام، اخوانالصفا، تاریخ موسیقی ایران، مُدهای موسیقی، فواصل موسیقی.
[1]. Masoud.pourqarib@gmail.com