رئالیسم، شاعرانگیِ فلسفه در سینما

محمد عزیزی­ منش[1]

پژوهشگر حوزة سینما

«واقـعـیـت هـنـر نـیـسـت؛ امـا هـنـر واقـع­گـرا آن است که یـک زیـبـایـی کـامـل را از واقـعـیـت خـلـق کـنـد»

 

چکیده

رئالیسم بدل به یکی از مناقشه‌ برانگیزترین اصطلاحات در تاریخ سینما شده است. رئالیسم سینمایی نه یک ژانر است و نه یک جنبش، نه واجد معیارهای خشک فرمال است و نه حامل یک موضوع مشخص؛ اما آیا این بدین معناست که رئالیسم صرفاً یک توهم است یا آن‌طور که ورنر هرتزوگ بیان کرده: «سینمای به اصطلاح وریته [سینما حقیقت] چیزی است عاری از وریته [حقیقت]»؟ احتمالاً پاسخ منفی است، اگر که در نظر آوریم رئالیسم در مقام یک مفهوم چه نقش مؤثر و مفیدی را در طرح پرسش درخصوص ماهیت تصاویر سینماتوگرافیک، رابطة فیلم با واقعیت، اعتبار و صحت تصاویر و کارکرد سینما در سازماندهی و فهم جهان ایفا کرده است. رئالیسم، کمِ­کم، یک توهم مولد و ثمربخش بوده است. در تاریخ فیلم، رئالیسم دو شکل متمایز از فیلمسازی و دو رویکرد متفاوت به تصویر سینماتوگرافیک را پی‌ریزی کرده است. در شکل اول، رئالیسم سینمایی به واقع‌نمایی یک فیلم در نسبت با باورپذیری کاراکترها و ماجراهایش اشاره می‌کند. این شکل از رئالیسم به آشکارترین وجه ممکن در سینمای کلاسیک هالیوود دیده می‌شود. شکل دومِ رئالیسم سینمایی از بازتولید مکانیکی واقعیت توسط دوربین می‌آغازد و اغلب با به چالش کشیدن قواعد فیلمسازی هالیوودی پایان می‌گیرد.

واژه‌هاي كليدي: رئالیسم، سینما، فلسفه، آندره بازن، رئالیسم شاعرانه.

[1] . Azizimanesh.m@gmail.com

همچنین ببینید

مروری بر بخش‌های مرتبط با موسیقی در رسالة یونانیِ مقدمه‌ای بر علم حساب اثر نیکوماخوس

مسعود پورقریب[1]   مقدمه نیکوماخوس ریاضیدان و فیلسوف فیثاغورثی دوران باستان یونان است که آثاری …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *