تحولات موسيقی خراسان در قرن دهم هجری: مردمی/ هنری

سید حسين ميثمی[1]

عضو هيئت علمی دانشگاه هنر

 

چکيده

تحولات موسيقی مردمی/ هنری و تبديل­ آن دو به يکديگر، از مباحثی است که گاه در برخی از مناطق ایران می­توان مشاهده کرد. با آغاز سدۀ دهم قمری و پيدايش حکومت متمرکز سیاسی و نیز رسمی­شدن مذهب تشيع، تحولات جديدی در خراسان شکل­گرفت. با توجه به حساسيت منطقه­ای، شاهزادگان و رجال سرشناس وقت در اين منطقه حضور یافتند و به همين دليل، در خراسان جريانی از موسيقی هنری متأثر از موسيقی­های مرکز ايران شکل گرفت. در اين مقاله تلاش است تحولات موسيقی هنری و دگرگونی آن به موسيقی مردمی در خراسان قلمرو ايران پس از سدۀ دهم­ قمری بررسی شود. روش تحقيق در اين مطالعه توصيفی و تحليلی است، و روش گردآوری منابع براساس روش کتابخانه­ای است. مهم­ترين سؤال چگونگی تغيير موسيقی هنری به موسيقی مردمی است؛ چراکه پس از سدۀ دهم قمری، مشهد و هرات به دو کانون مهم موسيقی هنری تبدیل شدند و البته شاهزادگان و رجال مهم دوستدار موسيقی در اين جريان نقش به­سزایی داشتند. در این راستا، دو کارگان موسيقی روايی و غيرروايی شکل گرفت که بیشتر خاستگاهی برون­منطقه­ای داشت. نمونه­هايی از اين کارگان در رساله­های موسيقی سدۀ دهم و يازدهم­ قمری یافت می­شوند که برخی از آن‌ها، به‌ويژه در حوزۀ موسيقی روايی است. با توجه به اينکه نمونه­های یادشده در حوزۀ موسيقی مردمی است، می­توان با در نظرگرفتن تحولات تاريخی به این نتیجه رسید که کارگان یادشده به­تدريج از حوزۀ موسيقی هنری دور و به حوزۀ موسيقی مردمی نزدیک شده است. اين موضوع البته می­تواند در مورد برخی از اصطلاحات همچون مقام نیز درست باشد.

 

کليدواژگان: موسيقی خراسان، موسيقی مردمی، موسيقی هنری، کارگان موسيقی روايی، کارگان موسيقی غيرروايی.

[1] .meisami617@gmail.com

همچنین ببینید

مروری بر بخش‌های مرتبط با موسیقی در رسالة یونانیِ مقدمه‌ای بر علم حساب اثر نیکوماخوس

مسعود پورقریب[1]   مقدمه نیکوماخوس ریاضیدان و فیلسوف فیثاغورثی دوران باستان یونان است که آثاری …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *