تحلیل وجوه مقبولیت نقد تأثریِ پرویز دوایی؛ مطالعة موردی نقد «سیری در سرگیجه»

 

 

عطیه مشاهری فرد[1]

محمد ویسی[2]

 

چکیده

با قدرت گرفتن «نظریه‌های متن‌محور» که تلاش می‌کردند اثر هنری را تنها با تکیه بر خود آن اثر تحلیل کنند، «نقد تأثری» که به بیان احساسات منتقد در رویارویی با اثر هنری می‌پردازد، به یک عبارتِ متناقض‌نما بدل شد؛ چراکه تشکیک‌های فراوانی نسبت به ماهیت انتقادی آن از سوی پژوهشگرانی مطرح گردید که اصولا این نوع از نقد را نقد به معنای واقعی آن نمی‌دانستند. این امر جایگاه نقد تأثری را در میان نقدهای دیگر تنزل داد؛ اما امروزه با نظر به رویکردهای نوینِ «مخاطب‌محور» در نقد هنری و نظریات جدید زیبایی‌شناختی، می‌توان نگاهی دوباره به نقد تأثری کرد و وجوه ضعف و قدرت آن را بازشناخت. پرویز دوایی به باور بسیاری از منتقدان حوزة سینما، تأثیرگذارترین منتقد فیلم در ایران است. در نقدهای سینمایی پرویز دوایی گونه‌های مختلفی از نقد را می‌توان یافت؛ اما آوازه و موفقیت او بیشتر در نقد تأثری، به‌ویژه نقد او بر فیلم «سرگیجه» اثر آلفرد هیچکاک است. نقدهای تأثری پرویز دوایی در حوزة نقد سینمایی دستاویزی مناسب برای نگاهی دوباره به این نوع نقد فراهم می‌آورد. بر این اساس، این جستار با روش توصیفی _ تحلیلی و با مطالعه و تحلیل نقد پرویز دوایی بر فیلم سرگیجه، در پی بررسی و تحلیل عوامل مؤثر در موفقیت نقد تأثری است. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که عوامل زیر می‌تواند در موفقیت نقد تأثری مؤثر باشند: جایگاه منتقد در عرصة موردنظر، جایگاه اثر در میان آثار هنری، فرارَوی از خودفراموشی زیبایی‌شناختی و انتقال پخته و ادیبانۀ احساس و خلق یک اثر هنری جدید. به نظر می‌رسد با حصول عوامل یادشده در نقد تأثری، نه‌تنها برخی انتقادات وارد بر کارایی این‌گونه از نقد مرتفع می‌شود؛ بلکه لذت حاصل از گره‌خوردگی ادبیات و هنری که نقد می‌شود (در اینجا سینما)، می‌تواند تجربة زیبایی‌شناختیِ ویژه‌ و مضاعفی را رقم‌زده و نقدی سودمند و درعین‌حال لذت‌بخش را پدید آورد.

 

کلیدواژگان: نقد سینمایی، نقد تأثری، پرویز دوایی، سیری در سرگیجه، خودفراموشی زیبایی‌شناختی.

[1] . atie.mashaheri@yahoo.com. دانش‌آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس

[2] . mvaysi@ymail.com. دانش‌آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی

 

همچنین ببینید

تأملی بر تجربة موسیقایی همچون یک تجربة وجودی؛ یک چرخش هستی­ شناختی

تأملی بر تجربة موسیقایی همچون یک تجربة وجودی؛ یک چرخش هستی­ شناختی[1] فردریک پیو، اویویند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *