هدی حمدیه
دانشجویِ دکترایِ پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاهِ آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
حسین اردلانی
استادیار گروهِ فلسفه هنر، دانشکده هنر و معماری، دانشگاهِ آزاد اسلامی، واحد همدان، همدان، ایران.
چکیده:
هنرمندان امپرسیونیست اعتقاد داشتند که نقاش باید فضایِ بسته آتلیه و در حقیقت روشهای گذشته را رها کرده و برای خلق تصاویر به دامان طبیعت رفته و به شکار و ثبت لحظات گذارا بپردازد. در اواخر قرن نوزدهم و با شکلگیری جنبش امپرسیونیسم در حقیقت شیوههای کلاسیک خلق آثار هنری کارکردهای خود را از دست داده و هنرمندان به دنبال روشهای جدیدی برای بازنمایی واقعیِ سوژه و ثبت لحظات موقّتی و حالات در گذر بودند. دستاوردهای هنرمندان امپرسیونیست در بازنمایی و ثبت مفهوم گذر زمان و موقّتی بودن لحظات چه بودهاست؟ به نظر میرسد هنرمندان این جنبش با آزمودن روشهای مختلف از قبیل توجّه ویژه به مقوله نور در اثر، سرعت در خلق اثر، نوع و روش رنگگذاری، ترکیبهای رنگی جدید همچنین استفاده از لکّههای رنگی و نمایش حرکت و سرعت در تابلویِ نقاشی تلاش کردند تا لحظات در حال گذر و موقعیّتهای متغیّر را به تصویر درآورند. هدف این پژوهش برّرسی و تحلیل آثار هنرمندان این جنبش برای مشخّص شدن میزان توفیق آنها در ثبت لحظات در حال گذر و نمایش تغییر زمان در آثار مختلف خواهد بود. بدیهی است که در مسیر این برّرسی بهترین و برجستهترین آثار هنرمندان این دوره به نسبتِ تأثیرگذاری در دستاوردهای مذکور مورد نظر بودهاست. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی پس از ذکر تاریخچهای مختصر به شرح دستاوردها و میزان موفقیّت این هنرمندان در مقوله بازنمایی لحظهای سوژهها و تحلیل دقیق گزیدهای از آثار این هنرمندان (غالباً هسته اصلی گروه) که در بازنمایی این مهّم موّفق عمل کردهاند، پرداختهاست. مطالب و تصاویر مورد نیاز در پژوهش حاضر به روشِ کتابخانهای گردآوری شدهاند.
واژگان کلیدی: نقاشیِ قرن نوزدهم، امپیرسیونیسم، دریافتگری، ادوارد مانه، کلود مونه، هنر مدرن.