فرشته پایدار نوبخت[1]
دانشجوی دکترای پژوهش هنر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
چکیده
پژوهَش حاضر قصد دارد با تکیه بر متن نمایشنامۀ چهارصندوق اثر بهرام بیضایی، به بررسی عملکرد زبانِ پارودیک در ایجاد حس جمعی و مشترک تاریخی بپردازد. پارودی به رغم آنکه با دست انداختن واقعیتها و یا دست کم گرفتن آنها، فضایی طنزگونه را پدید میآورد؛ اما در لایههای عمیقتر خود همواره وضعیتی را ایجاد میکند که مخاطب را با قرار دادن در سطحی مشخص از آگاهی و هوشیاری، به تأمل در آنچه بر صحنه میگذرد وامیدارد؛ از این رو کاربرد شیوۀ پارودیک در زبانِ نمایشی، تمهیدی ساختاری بهشمار میآید که به فضایِ مفهومی نمایش ساختار میبخشد. با این همه به نظر میرسد در کاربرد پارودی، امکانات زبانی و قابلیتهای آن یک روی سکه هستند و آن چیزی که کاملکنندۀ فضا و برسازندۀ معناها و مفاهیم است، تجربههای مشترک و جمعی مخاطبان است. در نتیجه پارودی این امکان وجود دارد که پارودی با برهم زدن روابط معمول در ایجاد معنا، حسی موقتا فراموش شده را برای جمع مخاطب زنده میکند که صحنۀ نمایش بستر آن است. نتایج این پژوهش نشان داد که تاویلپذیری و ارجاعات بیرون از پارهگفتارها، قادر میشود با فراخواندن و زنده کردن احساسات آشنایی که ریشههای جمعی و تاریخی دارند، مخاطب را در سطحی از آگاهی و هوشیاری نگه دارد و زبان پارودیک با ایجاد وقفه میان آنچه تماشا میشود و آنچه به یادآورده میشود، چنین قابلیتی را بروز میدهد.
روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و از منابع کتابخانهای برای بررسی پیکرۀ مطالعاتی بهره گرفته شده است.
واژگان کلیدی: پارودی، چهار صندوق، حس تاریخی، ناخودآگاه جمعی.
[1] . f.paidarnobakht@modares.ac.ir