تاریخ دریافت: 07/02/1401- تاریخ پذیرش: 25/04/1401
هدی حمدیه1
دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، ایران.
محمد رضا شریف زاده2
استاد تمام گروه هنر، دانشکدۀ هنر، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، ایران.
چکیده
تجرید در عرفان اسلامی فرایندی است که در طی آن جزئی به کل تبدیل میشود. منظور از تجرید حذف شدن خصوصیات فردی از چیزی است که قرار است کل شود یا ارتقاء یابد. بهنظر میرسد چکیدهنگاری و یا عدم پرداخت به جزئیات ملموس اشیا در نقاشی ایرانی، حاصل این نگاه معنوی هنرمندان و باور به نظریۀ تجرید در عرفان اسلامی باشد. در مقابل، بحث انتزاع در هنر غرب از اواخر قرن نوزدهم و پس از توفیق جنبشهای نوگرایی، از قبیل امپرسیونیست، در نقاشی اروپا مطرح و پیگیری میشود. انتزاع در لغت به معنای در آوردن جزئی از کل است؛ در حقیقت هنرمند تمایل خود را به بازنمایی دقیق و مشابه شئ از دست داده و مایل است فرمی خاص که لزوماً شباهتی به فرم حقیقی در جهان ملموس را ندارد خلق کرده و مورد تأکید قرار دهد. تجرید در نقاشیایرانی با توجه به قدمت و استمرار طی قرنها چه تشابهات و چه تفاوتهایی با انتزاع در هنر مدرن غرب دارد؟ بهنظر میرسد هنرمندان ایرانی در بازنمایی تصاویر خود قائل به اصولی بودند که ریشه در باورهای مذهبی و اعتقادی آنها داشته است. تجرید در نقاشی ایرانی را میتوان با انتزاع در هنر غرب همراه و از یک جنس دانست. هدف پژوهش حاضر بازخوانی بحث تجرید در هنر اسلامی و در امتداد آن نقاشی ایرانی و تحلیل تمایل به انتزاع در هنر غرب است. این پژوهش به روش مطالعات تطبیقی، ضمن شرح و بسط این دو مفهوم به مقایسه و شرح نتایج پرداخته است، دادههای مورد نظر نگارندگان به روش کتابخانهای گردآوری شده است.
واژگان کلیدی: تجرید، انتزاع، هنراسلامی، هنرمدرن، نقاشی ایرانی، جنبشهای قرن بیستم